تو سینه این دل من می خواد آتیش بگیره
مونده سر دوراھی چه راھی پیشبگیره
یکی حالا پیدا شده قدر اونو می دونه
رگ خواب یار منو رقیب من می دونه
وای دارم آتیش می گیرم، دیگه از غصه و غم
دلم می خواد بمیرم، وای اگه برگرده پیشم
براش پروانه می شم
ازش جدا نمی شم
نمی تونه مرغ دلم از حسودی بخونه
نمی دونه روی کدوم شاخه باید بمونه
اگه یه روز ببینم کسی براش می میره
حسودی رو میاره دلم آتیش می گیره
می ترسم حرفای خوبی توی گوش شبخونه
می ترسم اون تا به سحر تو خلوت شبمونه
یکی حالا پیدا شده قدر اونُ می دونه
رگ خواب یار منو رقیب من می دونه
داریوووووووش ......